آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

پژوهش پیش رو متمرکز بر تجربه زیسته کارگران خانگی است. روش پژوهش، کیفی با بهره گیری از روش تحلیل روایت است. جمعیت مورد مطالعه، کارگران خانگی زن شهر تهران هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند 15 نفر گزینش شده اند. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق و جهت تحلیل داده ها از روش کدگذاری نظری بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهند که مقوله اصلی، دلایل روی آوری زنان به کار خانگی «شهروند تبعی» است و جوهره مشترک تجربه زنان از کار خانگی، نابرابری اجتماعی است و کارگران افزون بر این که به فاصله طبقانی خود با کارفرما آگاه می شوند، محرومیت از کف حمایت اجتماعی پایه، بازدارنده تحرک شغلی آن ها است. کارگران خانگی به فرودستی کار خانگی اذعان داشته و اجتناب از ادغام اجتماعی دارند، بنابراین کوشش در پنهان نمودن شغل خود به سبب ترس از طرد اجتماعی دارند. از سویی، پرداختن به کار خانگی از دید کارفرما به مثابه مسئولیت ذاتی زن دیده می شود. کارگران خانگی به دلیل شرایط منحصر به فرد شغلیِ خود، نیازمند دریافت حمایت های یکپارچه بوده و از سویی حق ِکارگران خانگی در حفظ کرامت انسانی و شرایط سلامت بخش، باید در قوانین در نظر گرفته شود.    

تبلیغات