نقد مبانی فلسفی میان رشته آینده نگاری راهبردی به مثابه یک علم انسانی و اجتماعی نوین (تاکید بر ابتنای روش شناسی آینده نگاری راهبردی به رئالیسم انتقادی باسکار) (مقاله پژوهشی حوزه)
بررسی روش و روش شناسی نیازمند ورود به حوزه فلسفه علم است. علوم همواره برای پیشرفت خود در پژوهش ها از روش شناسی کمک گرفته اند، علم آینده نگاری نیز از این امر متمایز نبوده است. با ظهور آینده نگاری در دهه 1940 و تثبیت آن بعنوان یک علم در دهه های بعد، از روش شناسی های متفاوتی در این علم استفاده شده که در آغاز عمدتا به تجربه گرایی متکی بوده و برای تحلیل مفاهیم از آن کمک گرفته است ولی در عصر حاضر، این مبنای فلسفی با چالش هایی روبرو شده است. در این مقاله به بررسی مبانی فلسفی و ماهیت میان رشته ای آینده نگاری می پردازیم و تناسب ابتنای روش شناسی آینده نگاری راهبردی به رئالیسم انتقادی باسکار را مورد بررسی قرار می دهیم. تحقیق حاضر از نوع توصیفی است. داده ها به روش کتابخانه ای گرداوری شدند و به روش تحلیلی-انتقادی مورد بحث و بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد آینده نگاری راهبردی به عنوان یک دانش انسانی و اجتماعی، ماهیتی میان رشته ای دارد و متمایل به استفاده از رویکردی آمیخته در روش شناسی است و رئالیسم انتقادی باسکار می تواند یک بستر معرفتی مناسب در این عرصه فراهم آورد.