با آغاز جنگ سرد اولویت اصلی سیاست خارجی ایالات متحده سد نفوذ اتحاد جماهیر شوروی بود. بااین حال تحولات ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه از اواسط دهه 50 میلادی موجب بروز جنبش های ملت گرایانه (پان عربیسم)، بی ثباتی و گسترش نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در این منطقه گردید. در این مقاله ما در پی پاسخ به این پرسش هستیم که این تحولات چه تأثیری در شکل گیری برنامه های انقلاب سفید و نهایتاً سرکوب خونین قیام 15 خرداد داشته است؟ فرضیه ما بر این اساس است که این تحولات موجب شکل گیری« نوار شکننده خاورمیانه» شد. «نوار شکننده» منطقه ای است که دولت های گرفتار در آن دچار اختلافات عمیق بوده و رقابت های دولت های بزرگ آن را تشدید و درنتیجه موجب بی ثباتی و شکنندگی دولت ها می شود. در این زمان نگرانی ایالات متحده در خصوص بروز ناآرامی در ایران و بقای رژیم پهلوی موجب گردید برنامه اصلاحات از بالا یا انقلاب کنترل شده ای را تجویز کنند که در ایران تحت عنوان «انقلاب سفید» به اجرا گذاشته شد. هنگامی که برنامه های انقلاب سفید با واکنش روحانیت و مردم مواجه گردید و انتظار می رفت که بروز ناآرامی و بی ثباتی در ایران نهایتاً به سقوط رژیم پهلوی و به زعم آمریکایی ها به گسترش نفوذ اتحاد شوروی بینجامد، رژیم شاه با حمایت ایالات متحده اقدام به سرکوب خونین قیام 15 خرداد نمود. در این مقاله از روش تفسیری و منابع کتابخانه ای استفاده شده است.