برونگرایی، تاکید بر اقتصاد دانشبنیان و حضور در بازارهای بینالمللی جزء راهبردهای کلان اقتصادی مقاوتی برای برونرفت از معضلاتی همچون اشتغال، تورم و نرخ پایین رشد اقتصادی تعیین گردیده است. از سوی دیگر بررسی وضعیت صادرات شرکتهای دانشبنیان نشانگر نامطلوب بودن وضعیت آنها در عرصه کسبوکار بینالمللی است؛ در این پژوهش با مطالعه تجربه شرکتهای دانشبنیان موفق در این حوزه الگوی راهبردی برای کمک به بینالمللی شدن این شرکتها ارائه شده است. پژوهش حاضر کاربردی، کیفی و با استفاده از استراتژی دادهبنیاد نظاممند انجام پذیرفته است. بدین منظور 17 مصاحبه عمیق با مدیران و نخبگان شرکتهای دانشبنیان دارای تجربه کسبوکار بینالمللی موفق انجام و با تحلیل دادهها بر اساس روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی 96 مولفه احصاء گردیده است.تحلیل دادههای پژوهش نشان میدهد که ترکیب سه دسته مولفههای علی منبعمحور، شبکهمحور و کارآفرینمحور میتواند به پدیده محوری حضور بینالمللی پایدار شرکتهای دانشبنیان منجر شود. همچنین مولفههای بافت سازمانی، محیط ملی و فراملی بسترساز این حضورند و مولفههای انسانی و نهادی جزء عوامل مداخلهگر محسوب میشوند. در این میان شرکتها با اتخاذ راهبردهای رشد مشتریمدارو رقابت فناورانه میتوانند به پیامدهایی همچون شهرت، بقاء و رشد و ارتقاء تکنولوژیکی دست یابند. از اینرو میتوان نتیجه گرفت که کاربست یک رویکرد خاص موجود در ادبیات بینالمللیسازی شرکتها برای بینالمللیسازی شرکتهای دانشبنیان ایرانی کارساز نبوده و یک رویکرد تلفیقی از تئوریهای منبعمحور، کارآفرینانه و شبکهمحور منطبق با شرایط کسبوکار ایرانی لازم است. همچنین شرکتها به منظور دستیابی به حضور موفق و پایدار بینالمللی باید رویکردی کنشگرانه و رقابتیپذیر اتخاذ نمایند.