نظر به اهمیت نهاد رسمی آموزش درفرایند جامعهپذیری وهمچنین لزوم توجه متعادل و متوازن بین هر دو وجه حق ومسئولیت در آموزشهای شهروندی، تحقیق حاضر درپی پاسخگویی به این پرسش هاست که محتوای کتابهای تعلیمات اجتماعی مقاطع سوم تا نهم که هدف خود را "تربیت شهروند" معرفی میکنند، تا چه حد توانسته است در جهت برقراری چنین تعادل و توازنی گام بردارد، به هریک از ابعاد شهروندی چقدر پرداخته است و آیا با بالارفتن سن، افزایش حجم کتاب و رشد شناختی دانشآموزان، آموزشهای شهروندی نیز از روند افزایشی مشخصی برخوردار است؟ روش مورد استفاده، تحلیل محتوای کیفی قیاسی و جامعه آماری مشتمل برکلیه کتابهای مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی و اول متوسطه در سال تحصیلی 97-96 میباشد که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش، کل آن به عنوان نمونه درنظر گرفته شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آنند که درمجموع آموزههای شهروندی در کتب مقاطع سوم تا نهم؛ مسئولیتمحورند. یافته دیگر؛ تاکید بیشتر بر شهروندی اجتماعی (4/42 درصد) و مغفول ماندن نسبی دیگر ابعاد شامل مدنی (15 درصد)، زیستمحیطی (8/13 درصد)، فرهنگی (6/9 درصد)، سیاسی (8 درصد) و بهویژه جنسی (8/3 درصد) است. بعلاوه، نمیتوان گفت که سال به سال، با بالا رفتن سن دانشآموزان، رشد شناختی آنان و همچنین افزایش محتوا و حجم کتاب، مفاهیم شهروندی در این کتابها نیز از یک روند مشخص افزایشی برخوردار بوده است