آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

هدف اصلی مقاله حاضر، کاوش مردم سالاری در اندیشه و نظر جریان سیاسی سوسیالیسم ایرانی دوره پهلوی دوم بوده است؛ ازاین رو این پرسش مطرح شد که آیا می توان تلقی این جریان را از مردم سالاری به شکل الگو وار نیز عرضه کرد. مطالعه کنش و نظر این جریان سیاسی، با کاربست الگوی نظری-روشی جریان-گفتمان نشان داد که مردم سالاری، یکی از نشانه هایی بوده که جریان سوسیالیسم به تلاش برای معنادهی به آن برآمد، وقته حاصله در خدمت تحول خواهی سوسیالیستی قرار داشته و در تعارض های گفتمانی، ابزار ضد نظم و از عناصر تقویت کننده گفتار مقاومت برای تحقق دال مرکزی یعنی «سوسیالیسم» بوده است. از متن مطالعاتِ کنش و نظر این جریان، سه الگوی «مردم سالاری توده ای»، «مردم سالاری ارشادی» و «مردم سالاری دوسویه» بازشناسی و مفهوم پردازی شدند. ارزیابی مقایسه ای الگوها نیز نشان داد الگوی اصلی و جریانی مردم سالاری این دوره سوسیالیست ها، الگوی مردم سالاری توده ای بوده است.

تبلیغات