هدف از این مقاله بررسی اعمال جادویی مانوی است. در مطالعات انجام شده با موضوع جادو در حوزه های فرهنگی کلاسیک، سامی، ایرانی، و آسیای جنوبی، به طور عمده، سنت های مشابه جادوگری مانوی که در کنار این سنت های غالب رشد یافته بودند، نادیده گرفته شده است. در حالی که حجم قابل توجهی از نوشته ها با موضوع جادو و سحر در آیین های پاگانی، یهودی، و مسیحی در مدیترانه و بین النهرین باستان، جمع آوری شده است، اما از سال ۱۹۴۷ تنها تعدادی مقاله در مورد سحر و جادوی مانوی منتشر شده است. این موضوع تا حدی به این دلیل است که تعداد اندکی از متون مربوط به جادوگری مانوی باقی مانده اند و نیز دلیل دیگر چالش های دشواری است که آرایش ساختاری زبان ها و تأثیرات فرهنگی ارائه داده اند. من در این مقاله نگاهی کلی داشته ام به مظاهر و جلوهای مختلف جادوگری در جوامع مانوی از نخستین شواهد اولیه موجود در مصر باستان و بین النهرین گرفته تا آخرین جلوه های آن در جاده ابریشم در قرون وسطی. در این راستا امید آن دارم که درک نمایم در طی این گستره زمانی و تغییرات زبانی و فرهنگی، چه پارامتری در جادوگری مانوی ثابت بوده است و بررسی نمایم که این محتوا و اقلام فرهنگی چگونه در سرتاسر اوراسیا دچار تغییر و تحول شده است.