محیط امنیتی جهان اسلام در سال های بعد از جنگ سرد با نشانه هایی از بحران، ستیزش و رویارویی ژئوپلیتیکی همراه شده است. ظهور نیروهای اجتماعی و سیاسی متعارض، زمینه ستیزش های ژئوپلیتیکی در روابط کشورهای منطقه ای و قدرت های بزرگ را اجتناب ناپذیر ساخته است. در این دوران، شاهد ظهور «هویت های متعارض» می باشیم بهره گیری از هویت های متعارض را می توان یکی از سازوکارهای شکل گیری جنگ های جدید منطقه ای و بی ثباتی های ژئوپلیتیکی در جهان اسلام دانست. تضادهای هویتی و جنگ های نیابتی در کشورها و حوزه های جغرافیایی جهان اسلام منجر به اففزایش نقش امنیتی و راهبردی قدرت های بزرگ در محیط منطقه ای گردیده است. وقتی که صحبت از جنگ های نیابتی در محیط امنیتی آسیای جنوب غربی، خاورمیانه عربی و حوزه های ژئوپپلیتیکی جهان اسلام به عمل می آید، ییانگر این واقعیت است که میزان نقش یابی، مداخله و نفوذ بازیگران منطقه ای به گونه مشهودی افزایش یافته است. منازعه و رقابت های ژئوپلیتیکی را باید بخشی از واقعیت های محیط امنیتی جهان اسلام دانست. آینده جهان اسلام مبتنی بر نقش یابی نیروهای هویتی در فضای تعارض و کشمکش تصاعدی آینده خواهد بود. علت اصلی آن را می توان در قطبی شدن رقابت های سیاسی و هویتی در جهان اسلام دانست. هر یک از چهار بازیگر اصلی جهان اسلام یعنی ایران، عربستان، ترکیه و مصر دارای رویکردهای ژئوپلیتیکی متعارض و متفاوتی هستند. در چنین شرایطی، زمینه برای بازتولید رقابت های داخلی، منطقه ای و بین المللی فراهم می شود. نقش قدرت های بزرگ در کنترل سیاست کشورهای جهان اسلام را می توان در قالب نشانه هایی از تولید هویت متعارض، رقابت های شکننده، جنگ های منطقه ای و شکاف راهبردی دانست. پرسش اصلی مقاله آن است که «شکل بندی های ژئوپلیتیکی آسیای جنوب غربی و کشورهای جهان اسلام در آینده چگونه خواهد بود؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «ژئوپلیتیک جهان اسلام تحت تأثیر روندهای جنگ نیابتی و الگوی موازنه خارج از ساحل قدرت های بزرگ منجر به گسترش تضادها و ظهور آشوب های امنیتی گردیده است. » در تبیین این مقاله از «رهیافت کمربند شکننده و منطقه آشوب زده» بهره گرفته می شود. چنین رهیافتی به واقعیت هایی اشاره دارد که در بسیاری از حوزه های جغرافیایی جهان اسلام ظهور یافته و گسترش می بابد. در تنظیم این مقاله از «روش سناریو نویسی» استفاده شده است.