در این مقاله، مفهوم «توسعه آموزش عالی علوم انسانی» به طور دقیق تر مفهوم سازی و چارچوب بندی می شود. این مفهوم سازی با تدوین پانزده شاخص برای توسعه آموزش عالی علوم انسانی انجام می پذیرد. این شاخص ها که ذیل سیاست گذاری آموزش عالی مطرح می شوند، در واقع راهکارهای عملیاتی برای اصلاح سیاست گذاری در آموزش عالی علوم انسانی هستند. لزوم حرکت به سمت پژوهش های مسئله محور، تمرکززدایی، آمایش سرزمینی و توسعه موزون، مهم ترین نتایجی هستند که در این شاخص ها به آن ها پرداخته شده است. شاخص ها به روش فراتحلیل و کتابخانه ای، به نحوی تنظیم شده اند که تمام ابعاد توسعه، از جمله توسعه انسانی، توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، توسعه ارتباطی و ... در بر گرفته شود و از سوی دیگر، توسعه آموزش عالی، با توسعه سایر بخش های جامعه نیز هماهنگ و همراه شود. به عبارت دیگر، اگر آموزش عالی علوم انسانی در همه این پانزده شاخص، به طور هماهنگ ارتقا پیدا کند، تیپ ایده آلِ «توسعه آموزش عالی علوم انسانی» رخ داده است. پیش از ورود به مسئله اصلی و ارائه شاخص ها، ابتدا به ساختار و کارکرد آموزش عالی، نقش و کارویژه دانشگاه و اقتضائات و ویژگی های جامعه علمی می پردازیم و این مفاهیم را در حد ضرورت این مقاله چارچوب بندی می کنیم. سپس تعاریف، ضرورت ها و کارکرد علوم انسانی در جامعه امروزی را از چند دیدگاه مختلف مورد بررسی قرار می دهیم تا مقدمات لازم برای ورود به هسته اصلی بحث برای خواننده تأمین گردد.