تعطیلی کارخانه ذوب آهن استان کردستان سبب اخراج نیروی کار کارخانه شد و پیگیری های متعدد کارکنان اخراج شده در سطوح نهادی مختلف به نتیجه ای نرسید. افراد اخراج شده از کار و افراد بیکار را باید به لحاظ جامعه شناختی به عنوان دو گروه متمایز در نظر گرفت. دانش علمی موجود در کشور بیشتر متمرکز بر موضوع بیکاری و در حوزه مطالعات اقتصادی و با روش کمی است. بر همین اساس هدف کلی این تحقیق، مطالعه جامعه-شناختی پیامدهای اخراج از کار است. در راستای این هدف به بررسی تجربه زیسته کارکنان اخراجی به روش پدیدارشناسی توصیفی هفت مرحله ای کُلایزی پرداخته شد و چالشهای زندگی پس از اخراج از کارخانه مورد شناسایی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان میدهد که مهمترین مسائل کارکنان اخراج شده را میتوان در چهار مقوله اصلی که شامل مسائل شغلی و مالی (با 9 مقوله فرعی)، مسائل خانوادگی (با 5 مقوله فرعی)، مسائل اجتماعی (با 7 مقوله فرعی) و مسائل روانی (با 7 مقوله فرعی) دسته بندی نمود. پروژه های صنعتی بزرگی مانند کارخانه ذوب آهن باید به دور از ملاحظات سیاسی و همراه با مطالعه برآورد اقتصادی و ارزیابی تاثیر اجتماعی پروژه ها پیش از آغاز به کار باشد.