گذشته از رقابت قدیمی و سنتی میان دو نهاد سلطنت و وزارت (جنگ قدرت)، با دستیابی ترکان به قدرت به دلیل تفاوت و تقابل میان دو اندیشه و نگرش ایرانی و ترک، و نیز رقابت و تضاد میان دیوانسالاران ایرانی از یک سو و صاحبان تخت و تاج یا همان اهل شمشیر از سوی دیگر، شاهد چالش، رقابت و تضاد میان آنها در دوره غزنوی هستیم. در نتیجه این مسئله بود که وزارت و پایگاه اجتماعی آن دچار آسیب ها و لطمات بسیاری شد و از ثبات و ایمنی ای که لازمه تداوم کارکرد سیاسی و اجتماعی آن نهاد بود کاسته شد و آن را دچار تضعیف و بی ثباتی نمود. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی که شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است به بررسی مناسبات میان سلطنت و وزارت در دوره سلطان محمود و مسعود غزنوی می پردازد تا ضمن پی بردن به زوایای درونی مناسبات میان آنان، به درک درست تر و واقعی تری از موقعیت و جایگاه متزلزل و بی ثبات وزارت و وزیران در آن دوره و حتی پس از آن دوره دست یابد؛ و به تأثیرات و نتایج ماندگار آن در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران واقف شود.