موبدان زرتشتی در ایران باستان باور داشتند که دین شان آراسته به همهٔ دانش هاست. بنا بر دینکرد که مهم ترین منبع اطلاعاتی ما برای آگاهی از اوستای روزگار ساسانیان است پزشکی نیز در شمار همین دانش ها بود. اینکه در یکی از بلندترین فصل های کتاب دینکرد سوم که تأکید دارد برگرفته شده از آموزه-های دین زرتشتی است، یکسره به دانش پزشکی و قوانین مربوط بدان پرداخته اند، یا در دینکرد هشتم که خلاصه ای از نسک های گمشدهٔ اوستای ساسانیان را بازگو می کند در این باره سخن رانده اند، از آن روست که ایشان باور داشتند پزشکی دانشی اهورایی است که به یاری آن می توان بیماری، پیری و مرگ را که از کُنشِ اهریمن زاده شده اند از آفرینشِ اهورایی دور کرد. به همین دلیل است که دانش پزشکی در میان نوشتارهای دینیِ باقی مانده از فرهنگ ایران باستان جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. افزون بر این در دینکرد، پزشکی را هم چون جهان بینیِ دین زرتشتی به دو شاخهٔ مینو پزشکی و گیتی پزشکی بخش کرده اند که خود نشان از نوع نگرش این متون به دانش پزشکی و جایگاه آن در جهان بینیِ دینِ مزدیسنا دارد.