تاریخ تحلیلی از انواع دانش تاریخ است. یکی از مهم ترین نظریه پردازان تاریخ که بر رویکرد تاریخ تحلیلی متمرکز بوده، رابین جرج کالینگوود، فیلسوف و مورخ سرشناس بریتانیایی و از اصحاب فلسفه تحلیلی است. در این مقاله سعی شده است آراء نظریه پردازان مهم تاریخ تحلیلی مورد طرح و نقد قرار گیرد تا زمینه لازم برای ورود به نظریه تاریخ تحلیلی کالینگوود فراهم شود. این مقاله در پی بررسی و پاسخ به این پرسش بوده است که نظریه تاریخ تحلیلی کالینگوود تا چه حد برای تدوین تاریخ وقایع و رخدادهای گذشته کارآمد است و ارکان این نظریه کدامند. نتیجه گیری حاصل از این جستار نشان می دهد که نظریه تاریخ تحلیلی کالینگوود به منظور تدوین تاریخ، همچنان معاصریت دارد و دارای ارکان و مؤلفه های روشن و قابل فهمی است که امکان به کارگیری آن در تدوین تاریخ تحلیلی و نقد هر نوع تاریخ دیگر فراهم است. به علاوه در ارزیابی تمام ویژگی ها و جزئیات این نظریه، نقاط ضعف و کور آن ناچیزند اما از نقاط قوت کافی برخوردار است که البته در پرتو «کنش گری دوباره»، تمسک به تخیل سازنده، پرهیز از پیشداوری، رعایت اصل بی طرفی و تلاش و مجاهدت مورخ تحلیل گر، محقق می شود و همین نقاط قوت بوده است که الهام بخش برخی از نظریه پردازان و محققان پس از کالینگوود شده است.