آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

ورود اسلام به سرزمین های مختلف، بنا بر شرایط فرهنگی و چگونگی تعامل مردم آن سرزمین ها با آیین اسلام، پیامدهای متفاوتی به دنبال داشته است. مسلمانان به عنوان حکمرانان سرزمین های تازه فتح شده، قوانین مذهبی و سیاسی جدیدی مبتنی بر آیین اسلام وضع می کردند و گاه نیز، عرف جامعه، فرهنگ منطقه و میراث تاریخی آن را در وضع مقررات جدید در نظر می گرفتند. اندلس یکی از سرزمین هایی بود که در اواخر قرن اول ق به تصرف مسلمانان درآمد؛ سرزمینی که پیش از آن تحت حاکمیت گوت ها بود و قوانین مذهبی و سیاسی خاص خود را داشت. از آن جا که در ابتدای ورود اسلام به اندلس، بیشتر مردم آن پیرو آیین مسیحیت بودند، حاکمان مسلمان حل و فصل شماری از مسایل قضایی و مالی آنان را به کسانی از میان خود ایشان سپردند و به همین سبب، نهاد «قومس» را که از زمان گوت ها بر جای مانده بود، با تغییراتی اندک به رسمیت شناختند. در پژوهش پیش رو بر اساس روش تحلیلی توصیفی و با جست وجو در منابع تاریخی و توجه به پژوهش های نوین، وظایف نهاد قومس، چگونگی انتخاب و جایگاه آن در تاریخ اسپانیای اسلامی، به ویژه در رابطه با اوضاع اجتماعی مسیحیان بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که قومس وظایفی چون هدایت و رهبری جامعه مسیحی، حل و فصل مسائل قضایی آنان، گردآوری مالیات و نظارت بر امور مذهبی و کلیساها را شامل می شده و در تحولات تاریخی، اجتماعی و اقتصادی مسیحیان، نقش تعیین کننده ای داشته است.

تبلیغات