خلافت عثمانی به عنوان آخرین امپراتوری اسلامی، در دوران شکل گیری، مراحل مختلفی را پشت سر نهاد. قوس صعودی این دستگاه حکومتی از بیگ نشین ساده به ترتیب به سوی امارت، دولت و خلافت نشان دهنده چند مرحله، جابه جایی اندیشه سیاسی نظامی قدرت در آن است. دست یافتن این سلسله به سازمان دهی سیاسی نظامی در یک دوره تاریخی، ریشه در شکست سلجوقیان روم، جغرافیای متصرفات و انگاره آنها درباره فتوحات دارد. البته در این میان، نقش ساختار دینی منطقه آناتولی، ترک گرایی در این منطقه، اندیشه غزا و غازی گری ترکان و فرآیند سقوط امپراتوری بیزانس را نباید از نظر دور داشت. مقاله پیش رو با روش توصیف و تحلیل داده ها بر آن است که با واکاوی ساختار قبایلی زندگی ترکان، میراث عثمانیان از سلجوقیان، گفتمان های اعتقادی در فتوحات عثمانی، بهره گیری عثمانی از اندیشه های صوفیانه، گزینش فقه حنفی و نقش سیاسی زبان ترکی نشان دهد که خلافت عثمانی در سده نخست حیات خود از آغاز فتوحات عثمان (716 ق) تا فترت حاصل از پیروزی تیمور بر بایزید(804 ق)؛ یعنی از غازی گری تا تشکیل دولت، چهار مرحله را پشت سر گذاشته است.