عطار و عرفان دو رشته ی به هم بافته ایی هستند که تکامل هر دو در گرو دیگری است. در واقع تکامل عطار به واسطه ی عرفان است و تکامل عرفان فارسی به ویژه در شعر به واسطه ی مساعی عطار است.آثار عطار مجموعه ی غنی از فرهنگ عرفانی ما را در بر می گیرد که از وجوه مختلف قابل بررسی است. جایگاه مرید ومراد در آثار عطار و نوع تعامل و گفتمانی که با یگدیگر داشتند از مظاهر پر رنگ آثار اوست. از این رو در این مقاله بر آنیم تا در دو اثرش یعنی «الهی نامه» و «اسرارنامه» به نگرش عطار به مقام و منزلت مراد بپردازیم و نحوه ی ارشاد مرید را نکته سنجی نماییم. آنچه مسلم است شیوه ی روایت گویی و نقل حکایات شاعر می تواند در انعطاف پذیر نمودن این ارتباط تاثیر گذار باشد.در همین راستا با رسم جداول سعی داریم چگونگی این ارتباط را نشان دهیم. با عنایت به شکل بیان روایت که در دو اثر تفاوتهایی قابل رصد است به شاخص هایی در بین این دو قطب عرفان در این دو اثر دست می یابیم.در نهایت وجوه تمایز این نگرش را در آثار فوق الذکر بیان می گردد.