شاید بتوان گفت که مقصود ساختارگراها از شکل یک اثر ادبی، فرم ظاهری شعر یا داستان یا هر نوع نگارشی که با محتوای ادبی دیده می شود؛ نیست. بلکه آنان به صورت و فرم در یک اثر ادبی دقت می کنند. توجه به هر عنصر در ارتباط با عناصر دیگر می تواند یک ساختار منسجم در اثر ادبی به وجود بیاورد، به شرط آن که هر یک از عناصر وظایف خود را در اثر انجام داده باشند. سرزمین عراق و زیارت قبور ائمه شیعه در شهرهای کربلا و نجف و سایر شهرهای مقدس ع راق که اصطلاحاً «عتبات» نامیده می شود موضوع بررسی تطبیق از منظر ساختاری در این مقاله است؛ که دو سفرنامه سِفرعشق نوشته رضا احسانی و ملک ری نوشته علی اکبر کاظمی گرجی مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف از تطبیق دو سفرنامه بیان توجه ادبی در سفرنامه های نوشته شده بعد از انقلاب است که البته میان همه ی سفرنامه ها دیده نمی شود. بررسی های انجام شده در سفرنامه های فوق نشان می دهد که این نوشته ها به لحاظ فرم ساختاری در مبحث زبانی، وجوه اشتراک زیادی داشتند؛ با این تفاوت که هر دو سفرنامه در مبحث دستوری متقاوت و قوی عمل کرده اند. هر دو سفرنامه ی فوق به وجه ی ادبی در نگارش سفرنامه توجه کرده اند.