از جمله فصاحت ها و بلاغت های لفظی بی پایان قرآن کریم شیوه ی خاص قصه پردازی آن است، نه قصه های خیالی و از جنس قصه های ساخته ذهن بشر، بلکه قصه های واقعی و عبرت آموز از شخصیت-های واقعی تاریخ را بیان داشته است و در این بیان در عین کلی گویی مفاهیم والا را به بهترین شکل ممکن منتقل می کند. به عبارتی خواننده را به فضای داستان می برد تا با در نظر گرفتن تمام رخداد ها و موقعیت ها همگام با داستان پیش رود. صاحب نظران در حیطه ادبیات داستانی به عناصری دست یافته اند که رعایت آن عناصر به داستان جذابیت و گیرایی می بخشد. در این پژوهش نحوه حضور این عناصر در داستان تولد حضرت مسیح (ع) در سوره مبارکه مریم، بررسی شده است. به این ترتیب که ابتدا به تعریف عناصر داستانی پرداخته شده و ضمن معرفی اصطلاحات، شیوه ترکیب و ارتباط این عناصر در آیات 16 إلی 33 سوره مبارکه مریم مورد تحلیل قرار گرفته است. این آیات معجزه تولد حضرت مسیح (ع) را بصورت داستانی فوق العاده جذاب و گیرا بیان می فرماید. روش تحقیق مورد استفاده اسنادی وکتابخانه ای است.