تناسب لفظ و معنا، یکی از مؤلفه های علم بلاغت و از آرایه های بدیعی است که به معنای تناسب الفاظ با معانی مورد نظر متکلم، در بافت زبانی و موقعیتی کلام است. این تناسب، شامل تناسب ساختاری، آوایی و معنایی بوده و هدف آن، انتقال رساتر پیام به مخاطبان می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تناسب لفظ و معنا در خطبه های اشباح، قاصعه پرداخته تا تأثیر عناصر ادبی و بلاغی و آوایی را در القای بهتر معنا نشان دهد. بنابر مطالعات انجام شده، پیوند و هماهنگی که بین الفاظ و معانی در این خطبه ها وجود دارد، ناشی از تناسب هایی است که میان لفظ و معنا می باشد؛ نظیر تناسب سیمایی و ساختاری که در ظرافتهایی همچون سجع، جناس و تشابه الاطراف تحقق یافته؛ تناسب آوایی که در ظرافتهایی همچون تکرار همخوان آغازین ،تکرار واکه ،تکرار همخوان پایانی و تکرار هجای کامل نمود یافته و تناسب معنایی که در مواردی چون حسن مطلع، حسن تخلص،حسن ختام، تضاد و مراعات النظیر شکل گرفته است.