با توجه به این که جذابیت آثار هنری ناشی از کیفیت ساختاری آن هاست و این ساختار اثر است که می تواند با نوع کارکرد خود چه زبانی، چه بیانی و زیبایی شناسی در میان دیگر آثار ادبی به برجستگی رسیده و به عنوان یک اثر ادبی در جامعه مطرح شود و از آن جا که فرمالیست ها نیز متون ادبی را از دیدگاهی ساختاری می نگرند و با بیان مباحثی چون آشنایی زدایی و برجسته سازی در جست وجوی نشان دادن ادبیت متن می باشند که از طریق هنجار گریزی و قاعده افزایی صورت می گیرد. لذا ملحمه الحسین جورج شکور شاعر معاصر لبنان به خاطر نمونه ی والای فصاحت و بلاغت یکی از مناسب ترین متن ها برای بررسی از دیدگاه نقد فرمالیستی است. پژوهش حاضر در صدد است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به تحلیل ساختاری ملحمه الحسین جورج شکور بر پایه ی مکتب فرمالسیم بپردازد. واکاوی ابیات این ملحمه مبین آن است که این شاعر علاوه بر این که از طریق ترفندهای هنجارگریزی و قاعده افزایی باعث برجستگی زبان خود شده است با بهره گیری از این تکنیک های ادبی و شگردهای زبانی و هنری پیوندی مناسب میان محتوا و شکل اثر برقرار کرده است. هم چنین وی با انتخاب درست وزن و قافیه و حرف روی باعث افزایش موسیقیایی زبان شعر خود شده و آن را به عنوان یک شاهکار ادبی به جامعه عرضه نموده است.