تصویرپردازی یکی از ارکان مهم زیبایی شناسی در کلام محسوب می شود که از دیرباز مورد توجه ادباء و ناقدان بوده؛ بدین صورت که ادباء، تصویر را جزء لاینفک آثار خود می دانستند و ناقدان نیز آثار آن ها را از این منظر مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دادند. در این پژوهش سعی بر آن است که با روش تحلیلی-توصیفی خطبه ی أشباح را از نظر تصویر و تصویرپردازی مورد ارزیابی قرار دهیم. لازم به ذکر است که در این خطبه با توجه به مفهوم جملات و میزان آشنایی خواننده با وجه شبه و رعایت اقتضای حال مخاطب و درک عموم از تشبیهات بلیغ و مؤکد مفصل استفاده شده که این نشان دهنده ی تناسب تصویر با معناست و یا استعمال کنایه در متونی که مملو از عاطفه ی ترس و هجو است نشان از هماهنگی تصویر با عاطفه است و یا بسامد بالای تشخیص نسبت به تجسیم در این خطبه علاوه بر پویایی بخشی به متن؛ با توجه به حجم زیاد جملات فعلیه نسبت به جملات اسمیه نشان از سنخیت تصویر با اسلوب است زیرا جملات فعلیه نیز نسبت به جملات اسمیه متن را متحرک تر می کنند.