نگارنده در این نوشتار بعد از پذیرش تحول و تجدد در زمینه ی مسایل، روش ها، مبانی ومبادی علم کلام و...ولی به جهت تغییر نکردن موضوع و غرض وهدف علم کلام، این نوع تحولات را تحول در ماهیت علم به حساب نیاورده است. از طرفی دیگر قایلان به تغییر ماهیت، ادله متقنی هم برای ادعای خودشان ندارند. سپس مسایل جدید کلامی را به عنوان هر نوع تحول مرتبط علمی- اعم از مسایل مرتبط ، روش های مرتبط، مبانی مرتبط و .... - با باورهای دینی اعتقادی و غیراعتقادی مطرح کرده است. و براساس تعریف فوق ساختار مسایل جدیدکلامی به قرار ذیل خواهد بود: