آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

سفرهای چهارگانه عرفانی با ابتکار عفیف الدین تِلِمْسان ی به وجود آمده و توسط عرفای بعد از وی، از جمله عبدالرزاق کاشانی، رشد و تکامل یافته است. این سفرها نزد تلمسانی معانی ویژه ای دارد؛ عبدالرزاق کاشانی در ابتدا این معانی را پذیرفته، اما سپس در تعریف سفرها تغییراتی ایجاد کرده است. در این مقاله، با بررسی آثار هریک از ایشان، ضمن ارائه تفاسیرشان، به مقایسه نظریات هریک پرداخته و با تحلیل آن ها نکات مشترک و ممتاز دیدگاه آن دو کشف شده است. تلمسانی مبتکر سفرهای چهارگانه است. بعد از تلمسانی، کاشانی مهم ترین عارفی است که سفرها را تعریف و احکام هریک از آن ها را مطرح کرده است. با جست وجو در آثار هریک از ایشان، ویژگی های پراکنده سالک در هریک از سفرها استخراج و با تحلیل محتوا و تطبیق آرای ایشان، جزئیات ویژگی های سالک در سفرهای چهارگانه بررسی شده است. این سفرها نزد تلمسانی با تفصیل بیشتری مطرح است تا کاشانی. در نظر تلمسانی، سفر چهارم با انتخاب جوار الهی توسط سالک و مرگ وی انجام می شود. بر این اساس، وی سه سفر را توضیح داده است نه چهار سفر. در نظر کاشانی، سالک در پایان سفر دوم، شایستگی پیر و مرشد شدن و هدایت انسان ها را واجد می گردد. سفر سوم و چهارم کمتر شناسایی شده است.

تبلیغات