آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

شرایط توفیق و دلایل عدم توفیق استراتژیها و برنامه های توسعه، از دغدغه ها و موضوعات مهم در قلمرو «مطالعات توسعه» بوده است. این مسئله به صورت های مختلفی تبیین شده است، از جمله از این منظر که میان کارآمدی استراتژی ها و برنامه های توسعه و نوع نظریه های توسعه که مبنای برنامه ریزی بوده اند، ارتباط وثیقی وجود دارد. بنا بر نظریه دلالتی- پارادایمی که رابطه میان «نظریه های توسعه» و «اندیشه سیاسی» را تبیین کرده است و نظریه توسعه را یکی از دلالت های کاربردی اندیشه سیاسی محسوب می کند، یکی از شرایط توفیق استراتژی ها و برنامه های توسعه می تواند به بنیاد اندیشگانی سیاسی نظریه های توسعه بازگردد. از این رو بررسی بنیاد اندیشگانی نظریهها و برنامههای توسعه ضروری به نظر میرسد. در این مقاله، با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی نشان داده خواهد شد که بنیاد اندیشگانی سیاسی «الگوی نیازهای اساسی» که از مهم ترین الگوهای توسعه در دهه 1970 میلادی بوده است، بر اساس اصل «کمترین ضرر برای کمترین افراد» متناسب با اندیشه سیاسی «عدالت به مثابه انصاف» جان رالز است.

تبلیغات