چکیده یکی از علل گسترش افسردگی ها و ناشادی ها در جامعه امروز، نداشتن شناخت نظری درست از شادی است. لذا از گام های ضروری برای گسترش شادی، داشتن «دیدگاه نظری مناسب» در این زمینه است. هدف این مقاله، ارائه دیدگاهی فرهنگی درباره شادی و دست یافتن به شناختی نظری از شادی برای توسعه و گسترش آن در جامعه است. نگارنده معتقد است شادی اگرچه برداشت و تلقی یا احساس خوب «افراد» از زندگی است، اما این احساس فردی بیشتر «برساخته اجتماعی و فرهنگی» است تا «برساخته روانی، زیستی، عاطفی یا فردی». از این رو به نظریه یا دیدگاهی اجتماعی و فرهنگی برای تبیین و شناخت شادی نیاز داریم. این مقاله کوشش می کند با «رویکردی بین رشته ای» به کمک مفهوم «عادت واره» پی یر بوردیو، و مفهوم «فرهنگ شادی»، شادی را به مثابه نوعی «برساخته اجتماعی و فرهنگی»، ویژگی ها و عوامل تأثیرگذار بر آن و گونه های آن توضیح دهد. در نهایت با توجه به نظریه یا دیدگاه فرهنگ شادی، برخی راهبردهای توسعه شادی در جامعه را پیشنهاد می کنیم.