توانایی مدیران برای کار با افرادی با فرهنگ های مختلف، تنها با شناخت تفاوت های فرهنگی ملت ها و قومیت ها امکان پذیر است. یکی از سازه های جدید در علم روان شناسی و مدیریت جدید، مفهوم جدیدی به نام «هوش فرهنگی» است که بسیاری از جنبه های مورد نیاز برای فعالیت اثربخش در موقعیت های متنوع فرهنگی را دربر می گیرد. این مقاله می کوشد ضمن اشاره به مبانی نظری هوش فرهنگی و ابعاد و معیارهای سنجش هوش فرهنگی از منظر مکاتب جدید و اندیشمندان غربی، مبانی و اصول و معنا و معیارهای هوش فرهنگی را از منظر حضرت علیj را مورد بررسی قرار دهد تا مشخص سازد قلمرو و آثار و ریشه های این هوش در کلام حضرت چگونه مورد توجه قرار گرفته است؟ بررسی مذکور بیانگر این مطلب است که مقوله هوش فرهنگی از دیدگاه حضرت علیj عرصه ای جامع و فراخ دارد که از مؤلفه های معنوی چون خدا، دین، معاد، ایمان، اخلاق و یقین تفکیک ناپذیر بوده و دارای مبانی ثابت و مشخصی می باشد. این دیدگاه با نگاه ابزاری جدید به مقوله هوش فرهنگی که فاقد مؤلفه ها و اصول و مبانی ارزشی و الهی و معنوی است در تغایر می باشد. البته این تفاوت ها در تعاریف ریشه در تغایر در مبانی دارد و این تغایر نیز به نوبه خود وامدار تفاوت در منابع است.