آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

یکی از راه های رایج در فهم متون مقدّس، بهره گیری از لغت نامه است. آن چه لغت نامه ها برای مخاطبان روشن می کنند، معنای ریشه، مشتقّات و کاربری هاست. چیزی که لغت-نامه ها متکفّل آن نیستند، تبیین مراد جدّی متکلّم است؛ به همین دلیل از مصطلحاتی چون «یُقالُ کَذا وَ کَذا» استفاده می کنند. این مشکل برای مخاطب امروزین که از زمان صدور متون مقدّس، فاصله زیادی گرفته، بیشتر می شود. برای حلّ این مشکل می توان به قواعد زبانی پناه برد. یکی از این قواعد، سیاق است. دانشمندان اصول، تفسیر و علوم قرآن از این قاعده برای فهم کلام مخاطب سود برده اند. تاکنون نوشتارهای مختلفی به کاربری سیاق، توجّه کرده و نوشتار حاضر با تأکید بر روش تطبیقی، قواعد سیاقی را بر ریشه «کتب» در نهج البلاغه پیاده می کند. تبیین سیاق متّصل و اهمّیت آن و بررسی نقش سیاق متّصل در فهم معنای «کتب» در نهج البلاغه با روش آمارگیری عددی، بخش های این مقاله را شکل می دهد.

متن

تبلیغات