در آثار غنایی با استفاده از من شخصی (بیشتر) و اجتماعی (کمتر)، دغدغه های درونی صاحب اثر یا شخصیت های مخلوق او روایت می شود. عنصر احساس در این گونه ادبی اهمیت ویژه ای دارد. بدیهی است که عواطف بشری در قالب یک گونه ادبی خاص نمی گنجد و در همه آثار خلق شده، کم و بیش نمود دارد. متون حماسی نیز، از این قاعده مستثنی نیستند. در روایت های حماسی، شاهد پیوند مسائل درونی شخصیت ها با دغدغه های بیرونی آنها هستیم. هر کدام از پهلوانان از ویژگی های انسانی برخوردارند و عاطفه و احساس در تار و پور کردار، اندیشه و گفتار آنها جای گرفته است. به این اعتبار، در مقاله حاضر، مؤلفه های غنایی پرتکرار در سروده حماسی بانوگشسب نامه بررسی شده است. به نظر می رسد شاعر با ذکر ماجراهای عاشقانه، توصیف، هجو و نکوهش، نیایش و مناجات، تقاضا، خمریه سرایی، مفاخره و رجزخوانی، و طنز، ضمن کاستن از خشونت ماهوی داستان های حماسی، با استفاده از عنصر عاطفه، باعث باورپذیری بیشتر شخصیت ها شده و به دغدغه های انتزاعی و ذهنی پهلوانان، عینیت بخشیده و مخاطبان را در جریان آن قرار داده است. همچنین، بخشی از آیین های پهلوانی و رسوم ایرانیان باستان با طرح موضوعات غنایی نشان داده شده است.