آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

مسأله منابع فردوسی در سرودن شاهنامهو شیوه کار او یکی از چالش های اساسی در شاهنامه پژوهیست. گروهی بر پایه همانندی برخی از عنوان های داستان های یادشده در مقدّمه بازمانده از شاهنامه ابومنصوری، این کتاب را یگانه منبع فردوسی دانسته اند. برخی دیگر معتقدند که فردوسی در کنار شاهنامه ابومنصوریاز منابعی دیگر نیز استفاده کرده است. دلیل اصلی این گروه از پژوهش گران آن است که از آن جایی که منبع مشترک و اصلی فردوسی و ثعالبی همین شاهنامه ابومنصوریست، بخش هایی از شاهنامهمانند بیژن و منیژه و هفت خان رستم که در کتاب غررالسّیرثعالبی نیامده، قطعاً از منبعی دیگر گرفته شده است. این درحالیست که اگرچه مسأله استفاده ثعالبی از شاهنامها بومنصوریبه دلیل اذعان نویسنده غررالسّیراثبات پذیر است، به دلیل از میان رفتنِ شاهنامه ابومنصورینمی توان بدرستی مشخّص کرد که ثعالبی دقیقاً در کدام داستان از این شاهنامهاستفاده کرده است. تجزیه چهار روایت از داستان اردشیر بابکان از چهار متن و مقایسه با روایت شاهنامهفردوسی حاکی از آن است که فردوسی ضمن بهره گیری از منبعی مکتوب، به صورت التقاطی از منابع متعدّد در تدوین داستان اردشیر بابکان استفاده کرده است.

تبلیغات