آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

مشارکت اجتماعی یکی از نیازهای اصلی جامعه بشری در عصر حاضر است. چگونگی ساختار توزیع قدرت عامل مهمی در نحوه ی مشارکت اعضای خانواده تلقی می گردد. هدف این پژوهش، شناخت رابطه ی ساختار توزیع قدرت در خانواده با میزان مشارکت اجتماعی است. روش پژوهش از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. اعتبار ابزار سنجش با استفاده از اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (76/0) مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 963135 نفر از ساکنان بالای بیست سال شهرهای گرگان و گنبد در استان گلستان بود که حجم نمونه ای به تعداد 368 نفر به روش نمونه گیری چند مرحله ای توأم با روش تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شد. یافته ها نشان داد که میانگین تمایل به مشارکت اجتماعی عینی 402/3 از 5 یعنی بیش از حد متوسط و میانگین تمایل به مشارکت اجتماعی ذهنی 488/2 از 5 یعنی کم تر از حد متوسط است. همچنین نتایج نشان داد که در خانواده های با ساختار متقارن (دموکراتیک) مشارکت اجتماعی در هر دو بُعد عینی و ذهنی، رابطه مثبت معنی داری دارد در حالیکه در خانواده های با ساختار قدرت نامتقارن (استبدادی) مشارکت اجتماعی در هر دو بُعد عینی و ذهنی رابطه منفی معنی داری دارد.

تبلیغات