چکیده

مقاله حاضر با هدف بررسی نقش طبقه متوسط جدید بر فرآیند توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران به رشته تحریر درآمده است. بهلحاظ روش شناسی از نوع مطالعه تحلیلی و توصیفی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. چارچوب نظری انتخابی برای تحلیل طبقه متوسط جدید، رویکردی تلفیقی بر اساس نظرات «مارکس وبر» و «آنتونی گیدنز» می باشد. زیرا در نظریات این دو صاحبنظر از سه ملاک ثروت، منزلت، قدرت (موقعیت اقتصادی، اجتماعی، در کنار توانمندی و تخصص) و البته با ارجحیت ملاک شأن و منزلت اجتماعی برای تمیز دادن طبقات و قشربندی های اجتماعی استفاده شده است. شاخص طبقه متوسط جدید نیز در جامعه ایران نیروها و گروه های اجتماعی شامل مدیران، کارمندان، روشنفکران، دانشجویان است و منظور از توسعه سیاسی نیز در این پژوهش بررسی کنش های سیاسی و فرهنگی این نیروها و گروه های اجتماعی بر مشارکت سیاسی می باشد.

تبلیغات