جنگ جهانی دوم نتایجی همچون سامان یافتن اقتصادآمریکا، تضعیف قدرت انگلیس، و توجه دولت های قدرتمند به ایران، به دلیل موقعیت استراتژیک و منابع نفتی را به همراه داشت که برای ایران به بی ثباتی در همة زمینه ها منجر شد. در 1941-1953/1320-1332، آمریکا و انگلیس با حمایت از دولت هایی همچون قوام و رزم آرا، توسط سیا، بدامن، و عناصر وابسته با انواع اقدامات فرهنگی، به ایجاد تفرقه افکنی درگروه های مبارز پرداختند. در جریان ملی شدن صنعت نفت و تا زمانی که نیروهای ملی-مذهبی به رهبری آیت الله کاشانی و دکتر مصدق با هدف بیگانه ستیزی متحد بودند، آنها نتوانستند به اهداف خود برسند؛ اما تفرقة بین آنها باعث شد، آمریکا، دو رقیب بین المللی را از تسلط بر ایران کنار زند و سرانجام با کودتای 28مرداد1332/1953 ایران را تحت نفوذ خود درآورد.
هدف: بررسی نقش آمریکا در تفرقه افکنی و بحران آفرینی در دورة زمانی1320-1332/1941-1953 می باشد.
فرضیة پژوهش: «سیاست تفرقه افکنی بین گروه ها و نهادهای ایرانی ابزاری مؤثر برای رسیدن آمریکا به اهدافش در سال های مورد بحث بود».
یافته های پژوهش: با کودتای 28 مرداد، آمریکا توانست رقبای بین المللی اش را کنار بزند و بر ایران مسلط شود. با توجه به این موضوع می توان نتیجه گرفت که تفرقه افکنی توسط مخالفان، یکی از کم هزینه ترین و درعین حال مؤثرترین ابزار برای رسیدن به اهداف است.