علیرغم پیوند دیرینه شعر و موسیقی و وجود شاعران اهل موسیقی، سنایی غزنوی، شاعر شهیر قرن ششم نه تنها میانه خوبی با موسیقی ندارد بلکه با آن مخالفت می کند و به صراحت آن را هنری شهوانی می داند و در مذمت آن شعر می گوید. نویسنده در این مقال به بیان نظر سنایی درباره موسیقی می پردازد و عوامل و زمینه های مخالفت او با موسیقی را می کاود. در این میان، برخی زمینه های اجتماعی صدور این حکم و از جمله آشنایی و سابقه شاعر در شرکت در مجالس بزم و طرب، در دوره پیش از تحول روحی، برجسته می شود، و مخالفت کلی سنایی با سماع و حکم اخلاقی او در خصوص موسیقی، به دلیل عقیده ای دانسته می شود که وی درباره روانشناسی سماع داشته است. طبق این نظر، «جان» وقتی به طبیعت آمد، از مقام و مرتبه خود تنزل کرده و اسیر طبع می شود و به دنبال چیزهایی می رود که با طبع و مزاج او هماهنگی دارد. از دید او چون غنا را شیطان تولید می کند و به گوش که آلت طبع است می-رساند و از این راه جان را آلوده می کند، لذا حجاب راه و بد شمرده می شود. البته آرای سنایی درباره سماع و موسیقی چندان مورد قبول شاعران دیگر واقع نشده است.