رضایت از زندگی مبین نگرش مثبت فرد به زندگی است و معمولاً از طریق یافتن علایق و درک مشترک افراد از یکدیگر حاصل می شود. مقاله حاضر با هدف بررسی رضایت از زندگی و عوامل مؤثر بر آن در بین خانواده های شهر کرمان، نگاشته شده است. برای تبیین رابطه اوقات فراغت با رضایت از زندگی از مدل زابرسکی و مدل کارکردی خانواده از تئوری السون استفاده شد. بر اساس فرمول کوکران، 386 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. نتایج نشان داد: رضایت از زندگی خانوادگی افراد کمتر از حد متوسط است. بین میزان گذراندن اوقات فراغت با خانواده، مشارکت در فعالیت های فراغتی هسته ای خانواده، مشارکت در فعالیت های فراغتی تعادلی خانواده، میزان انسجام و سازگاری اعضای خانواده و میزان روابط اعضای خانواده با رضایت از زندگی خانوادگی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین 61 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رضایت از زندگی خانوادگی) توسط متغیرهای مستقل تبیین شده است.