هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه کاربست اصول تعلیم وتربیت اسلامی در کلاس درس با هوش معنوی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی، و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را تمام دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه شهید باهنر کرمان تشکیل داده است. برای انتخاب نمونه آماری پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و 230 نفر از بین جامعه آماری به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته کاربست اصول تعلیم و تربیت اسلامی در کلاس درس و هم چنین پرسشنامه استاندارد هوش معنوی کینگ (2008) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هوش معنوی با اصل عدل، اصل آراستگی، اصل اصلاح شرایط، اصل مسئولیت، اصل تذکر، اصل مسامحت و اصل ابراز محبت رابطه مثبت و معنی داری دارد اما با اصل عزت رابطه معنا داری ندارد. هم چنین برای آزمون رابطه کاربست اصول تعلیم و تربیت با هوش معنوی دانشجویان از تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد که الگوی معناداری بهدست آمد. نتایج بررسی فرضیه فرعی اول نشان داد که تفکر انتقادی وجودی با اصل عدل و آراستگی و اصلاح شرایط و مسئولیت و تذکر و مسامحت و محبت رابطه معنی داری دارد و تنها با اصل عزت رابطه معنا داری ندارد.