مساله ای که در کانون توجه این نوشتار قرار دارد، «امر به معروف و نهی از منکر»، است که مانند بسیاری دیگر از مفاهیم اسلامی کاربردی نشده است؛ در این پژوهش، علاوه بر تبیین چیستی و اهمیت این مفهوم، تلاش می شود تا به لحاظ تاریخی این پرسش مطرح شود که چرا امر به معروف و نهی از منکر در جوامع اسلامی کمرنگ شده و کمتر مورد رجوع قرار گرفته است؟ «رویکرد تاریخی» در اینجا به معنای تحلیل مساله به شکل انضمامی و در بسترهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. در پاسخ، عمده ترین مشکل در شکل گیری ساختارهای متصلب و بسته سیاسی یا همان نظام های استبدادی پی گیری می شود؛ زیرا مفهوم مستتر در امر به معروف و نهی از منکر، متضمن آزادی فردی و اجتماعی در مواجهه با حکومت است. از این رو به رغم تاکید در متون مذهبی، در عمل و در قالب آنچه که تاریخ می نامیم، پرداختن بدان کمتر مشاهده می شود.