مدینه پس از هجرت پیامبر (ص)،نیازمند تبیین روابط افراد و ایجاد فضایی برای تبلیغ دین اسلام بود. این امر به تعیینحدود آزادی افراد و گستره فضای سلوک آنان نیاز داشت.درمدینه آن سال ها، به سبب نبودتصوری روشن از عملکرد پیامبر (ص) و آموزههای اسلام نزدبرخی گروههای اجتماعی و افراد، زمینه ناسازگاری با حکومت مدینه فراهم بود. علاوه بر آن، نباید از برخی تمنیات شخصی افراد و ارتباط آنان با مخالفان، به ویژه قریش غافل شد؛ عاملی که ممکن بودفضای شهر را گرفتار آشوب کند.درپاسخ به پرسشهایی درباره هنجارشکنیو نیز شناسایی مهمترین راهبردهای پیامبر (ص) در مقابله با آن،فرض برآن است که تخطی از قانون عمومی شهر، کمک به دشمنان،ایجاد آشوب و ناامنی در شهر و ضدیت با قوانین دین، به منزله مشخصترین و مهمترین جلوههای هنجارشکنی تعریف شدند؛ پیامبر (ص) نیز با ابزارهای نظارت بیرونی و درونی به مقابله با هنجارشکنی پرداخت.پیامبر (ص) با کمک آموزههای دینی و به وسیلهنظارت و کنترل اجتماعی، با دو ابزار کارآمدامور را سامان داد که عبارت بودند از:درونی سازی ارزش ها و دعوت به جایگزینی معیارها و ملاکهای مبتنی بر دین به جای ارزش های جاهلی یا برخاسته از نفسانیات شخصی و نیز مبارزه با کجروی و هنجارشکنی ازطریق کنترل اجتماعی. این امور به ابزارهایی کارآمد در کنترل هنجارهای جامعه و ممانعت ازهنجارشکنی تبدیل شد.