بررسی اجمالی اندیشه مولوی نشان می دهد انسان شناسی به نسبت حوزه های دیگر معرفت شناسی همچون خداشناسی، هستی شناسی و... مهم ترین لایه از لایه های معرفتی مثنوی معنوی است. از میان مجموعه ساحت های انسان شناسی نیز می توان ساحت مربوط به روان شناسی انسان راـ در لایه های عقیدتی ـ معرفتی، احساسی ـ عاطفی، ارادی(نیازها و خواسته ها)، گفتاری و کرداری ـ مهم ترین ساحت از ساحت های انسان شناسی مثنوی تلقی کرد. با توجه به این اصل، یکی از مهم ترین ساحت های روان شناختی انسانی در همه لایه ها به ویژه لایه احساسی ـ عاطفی و عقیدتی ـ معرفتی مسئله درد و رنج انسان است که یکی از مهم ترین وجوه تراژیک زندگی انسان هاست. در این مقاله، نویسنده سعی کرده است بعد از بررسی ابعاد مختلف این مسئله و ماهیت و مفهوم درد و رنج در نظام حاکم بر اندیشه و زبان مولوی، مجموعه دیدگاه او را در مثنوی در چهار حوزه معناشناسی، وجودشناسی، غایت شناسی و شأن اخلاقی درد و رنج، طبقه بندی، بررسی و تحلیل کند. بررسی این حوزه ها نشان می دهد که مولوی به همه حوزه های یاد شده اهتمام ورزیده است؛ اگرچه در عمل و در مقام تبیین و تفسیر مسئله به وجودشناسی درد و رنج توجه بیشتری کرده است.