آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

از دیدگاه جبران، «محبت» قانون زندگی و اساس هر امر در جهان است؛ علاوه بر آنکه یکی از جلوه های خداوند و نوری برگرفته از نوری دیگر است. محبت واقعی محدود نیست، بلکه نامتناهی است. انسان نمی تواند محبت را بیاموزد؛ زیرا امری اکتسابی نیست و از درون قلب آدمی می جوشد. همچنین باید در برابر عشق سر تسلیم فرود آورد و از تمامی احکام آن پیروی کند. عشق باید میان عاشق و معشوق هر روز تجدید شود تا غبار کهنگی برآن ننشیند؛ این امر سبب می گردد که عشق همواره در مصاف با دشمنانش پیروز گردد. عشق و زیبایی لازم و ملزوم یکدیگرند و هیچ دین یا دانشی در جهان فراتر از عشق نیست. جبران همچنین معتقد است جهان بر اساس عشق و محبت آفریده شده و محبت تنها وسیله ای است که انسان می تواند به وسیله آن حقیقت موجود در جهان ـ یعنی خدا ـ را درک کند. از دیدگاه وی عشق دارای جلوه ها و مظاهر مختلفی است: عشق به زندگی و کل جهان هستی، عشق به انسانیت و مردم، عشق به طبیعت و فطرت انسانی، عشق به میهن و عشق میان دو محبوب. این مقاله تلاش می کند به تبیین دیدگاه های جبران در خصوص عشق و محبت و انواع آن بپردازد.

تبلیغات