آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

شرط ارث بردن وارث از مورِّث خود چنانکه صدر ماده 875 قانون مدنی تصریح کرده، زنده بودن وارث در حین فوت مورِّث است؛ لذا برای آن¬که کسی از دیگری ارث ببرد، باید حیات او در زمان فوت مورِّث محقق و معلوم باشد؛ اما ماده 873 قانون مدنی مطابق مقررات فقه مدنی از حکم قاعده عدم توارثِ دو نفری که تقدم و تأخر فوت آنان مجهول است، موردی را که سبب فوت آنان غَرَق و هدم باشد، استثناء نموده و هر یک را وارث دیگری شناخته است. این در حالی است که دو استثنای یادشده، مخالف با اصل و قاعده عمومی حاکم بر ارث در فقه و حقوق است؛ بر این اساس سؤالاتی به ذهن متبادر می¬شود که عمده¬ترین آن¬ها، پرسش از ملاک حکم توارث است که سبب شده دو مورد مذکور به¬ عنوان استثناء در نظر گرفته شود؛ و هم چنین این که آیا این حکم قابلیت تعمیم در موارد مشابه را که تقدم و تأخر فوت اشخاص مجهول است، دارد یا خیر؟ با عنایت به اهمیت موضوع و ضرورت بررسی جامع و شفاف آن، پژوهش حاضر با مراجعه به متون فقهی عامه و خاصه از طریق مطالعه تطبیقی در حقوق اسلامی سعی نموده دیدگاه مشهور فقها را که تفسیر مضیق از ادله دارند، مورد نقد و بررسی قرار دهد و از رهگذر تضعیف دلایل ایشان و تقویت نظریه مخالف، ضرورت اصلاح ماده 873 قانون مدنی را آشکار سازد.

تبلیغات