چکیده

علوم اجتماعی از آغاز ظهور تا کنون، افق گشاییهای گسترده ای در عرصه دانش انسانی داشته است؛ بخش عظیمی از دستاوردهای دنیای امروز در توسعه و پیشرفت، در اثر برنامه های حاصل از تئوریهای علوم انسانی، تحقق یافته است. ولی با همه مشکل گشاییهای این علوم در عرصه دانش بشری، محققان علوم اجتماعی در شرق، به ویژه در جهان اسلام، به قابلیت آن در تبیین پدیده های اجتماعی این سرزمین با شک و تردید نگریسته اند. تردید در مورد ظرفیت تبیینی و توصیفی علوم اجتماعی در جهان اسلام، از یک طرف به تجربه استفاده از این دانش در میدان تحقیق و عرصه پژوهش بر میگردد، و از جانب دیگر به تردید و تشکیک های مطرح در فلسفه علم و مباحث روش شناسی معاصر نسبت به علوم اجتماعی، ارجاع مییابد؛ ظهور دیدگاه های متعدد در فلسفه علم، نشانه آشکار به نفع این ادعا است که علوم اجتماعی، بر خلاف زعم متعارف، به لحاظ معرفت شناختی، از اتقان و استحکام خلل ناپذیر برخوردار نیست. نوشته حاضر در صدد است تا از طریق گذرگاه مباحث معرفت شناسانه به تعریفی اسلامی از علوم اجتماعی دست یازد.

تبلیغات