چکیده

این مقاله به بررسی یادگیری فارسی زبانان از طریق خوشه ای کردنِ فاعلهای اجباری (پروی کوچک) و پروی بزرگ در عبارات مصدری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم می پردازد. تحقیقات آشکار می سازند که در فراگیری زبان اول، بین پدیده های زبانشناسی که ظاهراً ارتباطی با یکدیگر ندارند، این ارتباط وجود دارد که از آن به تأثیرات خوشه ای کردن یکی بر دیگری تعبیر می شود. برای مثال در یادگیری زبان آلمانی به عنوان زبان اول شواهدی برای یادگیری از طریق خوشه ای کردن مطابقت فعل و فاعل و کاهش فاعلهای ناصحیح وجود دارد (کِلاشن وهُنگ، 1995). بنابراین، باید روشن کرد که چنین ارتباطی در فراگیری زبان دوم نیز وجود دارد. درنتیجه، تحقیق حاضر، بر اساس تست دستوری (GJT)، بر خوشه ای کردن فاعلهای علناً اجباری و عبارات مصدری در 60 فراگیر فارسی زبان که زبان انگلیسی را یاد می گرفتند می پردازد. فراگیران به دو مقطع، هر مقطع شامل 10 نفر که به تازگی شروع به خواندن آن مقطع کرده بودند و 10 نفر که مدت زمانی بود که به فراگیری در آن مقطع پرداخته بودند تقسیم شده اند. یافته های ما نشان می دهد که هر دو پدیده در فراگیران فارسی زبان به همراه یکدیگرند و دلالت بر این دارد که فاعلهای علناً اجباری و عبارات مصدری در زبان دوم در طی فرآیند تأثیرات علناً اجباری جدا از هم نمی باشند. علاوه براین، مشاهده کردیم در بین کسانی که تازه شروع به یادگیری کرده اند و کسانی که مدتی است که در آن مقطع مطالعه می کنند با توجه به یادگیری از طریق خوشه ای کردنِ متغیرهای زبان شناختی فوق، تفاوتی وجود ندارد.

تبلیغات