چکیده

ینک در قرنی زندگی می کنیم که دارای اوقات فراغت بسیار هستیم. انسان امروزی نسبت به پدر و پدربزرگش کمتر کار می کند و از ساعات فراغت بیشتری برای سرگرمی و تفریح بهره مند است و در نتیجه از آزادی بیشتری متنفع می باشد و از آن لذت می برد. این اوقات در حقیقت یک مسئله طبیعی اجتماعی در قرن حاضر است. اوقات فراغت حق طبیعی انسان بوده و باید بعنوان احتیاج اساسی و پایه برای وی محسوب گردد. ضمناً باید به گونه ای باشد. بنابراین با برنامه ریزی برای اوقات فراغت آسایش روحی و روانی ایشان تأمین می شود و هم شخصیت آنان رشد و شکوفایی می یابد. فعالیت های فراغتی به ویژه ورزش, سهم قابل توجهی در اجتماعی کردن جوانان دارند. ورزش نهادی است اجتماعی که ارزش ها و هنجارها را به شرکت کنندگان منتقل می کند و بدین گونه به هماهنگ ساختن جامعه کمک می کند. دانشجویان نیز بخشی از جوانان جامعه هستند که در فرصت های فراغتی زمان دانش آموزی خود به کسب علم و دانش پرداخته اند. بنابراین زمان دانشجویی برای ایشان می تواند بهترین فرصت برای استفاده از برنامه های فراغتی که از سوی دانشگاه تعیین می شود باشد تا سرزندگی و نشاط لازم برای ادامه فعالیت های آینده توفیق بیشتری بدست آورند. در این پژوهش توصیفی سعی شده نحوه فعالیت دانشجویان علوم پزشکی؛ غیرپزشکی و دانشجویان دانشگاه آزاد در اوقات فراغت؛ میزان اوقات فراغت؛ جایگاه ورزش و فعالیت های بدنی, میزان پرداختن به ورزش و ... مورد مقایسه قرار گیرد و همچنین پرسش¬های دیگر که بیانگر وضعیت موجود فوق برنامه دانشگاه های مورد مطالعه باشد را مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور پرسش نامه های ویژه پژوهش بصورت تصادفی بین دانشجویان سراسر کشور توزیع گردید و اطلاعات حاصله مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت که خلاصه آن در این مقاله ارائه شده است.

تبلیغات