چکیده

هدف از انجام این تحقیق بررسی نظریه ای بود که کاهش فراوانی نسبی بازخورد سبب افزایش یادگیری برنامه حرکتی تعمیم یافته می شود، در حالیکه یادگیری پارامتر را کاهش می دهد(1). بر این اساس اثر بازخورد خودکنترلی بر یادگیری زمان بندی نسبی و مطلق یک تکلیف زمان بندی متوالی مورد مطالعه قرار گرفته است. 60 نفر آزمودنی به صورت داووطلبانه انتخاب و بر اساس نوع ارائه بازخورد به سه گروه خودکنترلی، جفت شده و آزمونگر تقسیم شدند. تکلیف آزمودنی ها حرکت در مسیر از قبل مشخص شده یعنی فشردن کلید های 2، 6، 8 و 4 یک دستگاه زمان بندی متوالی با حفظ زمان بندی نسبی و مطلق معین بود. آزمودنی های خودکنترلی در هر زمان که نیاز داشتند بازخورد دریافت می کردند، در حالی که دو گروه دیگر کنترلی بر زمان دریافت بازخورد نداشتند. آزمایش از سه مرحله اکتساب، یادداری و انتقال تشکیل شده بود و آزمودنی های خودکنترلی یادگیری زمان بندی نسبی را در هر سه مرحله نشان دادند. نتایج تحلیل واریانس عاملی مرکب نشان داد اثر اصلی نوع بازخورد بر زمان بندی نسبی در دسته کوشش های مختلف مرحله اکتساب معنی دار بود و آزمودنی های گروه خود کنترلی و آزمونگر دارای خطای زمان بندی نسبی کمتری در مقایسه با گروه جفت شده بوده اند. همچنین، اثر اصلی نوع بازخورد بر زمان بندی نسبی در مرحله یادداری معنی دار بود و آزمودنی های گروه خود کنترلی و آزمونگر دارای خطای زمان بندی نسبی کمتری در مقایسه با گروه جفت شده بودند. اثر اصلی نوع بازخورد بر زمان بندی نسبی در مرحله انتقال معنی دار بود و آزمودنی های گروه خود کنترلی دارای خطای زمان بندی نسبی کمتری در مقایسه با گروه جفت شده بودند. یافته ها اثر سودمند بازخورد خودکنترلی بر یادگیری GMP در مقایسه با پارامتر را نشان می دهند و حمایتی دیگر بر جدائی نظری این فرآیندها فرآهم می کنند.

تبلیغات