«عمل»، در کنار اعتقاد قلبیو اقرار زبانی، یکیاز سه پایه دین ورزیرا تشکیل میدهد و در واقع بدون آن همه سلوک دینیو معنویانسان مختل میشود. مولانا ازجمله عارفانیاندیش مند است که در سرتاسر کتاب ارجمند خود، مثنویمعنوی، توجهیفراوان به مساله «عمل» کرده است. سخنان او در این باره آن قدر گسترده و ژرف است که طرح همه آن ها در حوصله یک مقاله مختصر نمیگنجد و از آن جا که بخشیعظیم از سخنان مولانا در این مورد، به پاداش عمل اختصاص دارد و او از زوایایمختلف این مساله را بررسیکرده است، در مقاله حاضر مساله «رابطه عمل و پاداش ان» را در مرکز توجه خود قرار داده و کوشیده ایم سخنان او در این زمینه را گرداوری، دسته بندیو تحلیل کنیم. بطور کلیمیتوان گفت که مولانا در مورد رابطه عمل و پاداش آن، مسایل زیر را مطرح کرده است: فناناپذیریاعمال، بیپاسخ نماندن اعمال، یگانگیپاداش و عمل، پیوند رنج ها و قبض هایروحیبا کارهایناپسند، تجسم اعمال، حبط اعمال، کافینبودن عمل برایدستیابیبه حقیقت (ترک عمل)، گسترش مهارناپذیر آثار عمل و بالآخره عمل بلاعوض. پیش گفتار مقاله هم به بحثیآسیب شناسنانه در مورد نگاه جامعه ایرانیبه مساله عمل و پاداش اختصاص یافته و سه اسیب اساسیدر این زمینه را معرفیکرده است: جداسازیعمل از پاداش آن، اعتقاد به ملازمت ایمان و بدبختیدر دنیا و بالآخره بیتوجهیبه فرهنگ کسب و کار.