مطالب مرتبط با کلیدواژه

اپیستمولوژی


۱.

تبیینی از چند مسأله فلسفی در علم اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه متدولوژی علم اقتصاد انتولوژی اپیستمولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۲ تعداد دانلود : ۱۲۵۵
هدف اصلی مقاله، پاسخ به این پرسش کلیدی است که چه نوع مسایل فلسفی در علم اقتصاد قابل طرح هستند؟ نویسندگان با تبعیت از مبانی نظری، فلسفه علم اقتصاد را به سه شاخه انتولوژی، اپیستمولوژی و متدولوژی تقسیم بندی نموده و مسایل فلسفی علم اقتصاد را در این سه شاخه احصا و تببین نموده اند. بر اساس بررسی استدلال محققان در نتایج مقاله، حاکی از آن است که عینیت پدیده های اقتصادی، علّیت، گرایش عمومی سازی در بین اقتصاددانان، منشأ رفتار اقتصادی مسأیل انتولوژیک علم اقتصاد هستند. مسایل اپیستمولوژیک آن شامل گرایش اقتصاد به عقل گرایی در مقابل تجربه گرایی، تردید در قانون بودن گزاره های علمی در اقتصاد، و مسأله جمع زنی به معنای تقابل خرد و کلان می باشد. از نظر متدولوژیک نیز امکان پذیری تمایز ارزش- واقعیت، ریاضی سازی و کمّی سازی روش های تبیین در علم اقتصاد، قابل استنتاج است.
۲.

ارائه الگوی تطبیقی مدیریت اسلامی مبتنی بر الگوی جهانی فلسفه مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۳۰۵
مقاله پیش رو به دنبال واکاوی الگوهای بنیادین مدیریت مدرن و ارائه الگوی تطبیقی مدیریت اسلامی بر پایه مبانی جهانی فلسفه مدیریت می باشد. بدین منظور، ابتدا الگوی جهانی تولید پارادایم مدیریتی تبیین و سپس مبانی اسلامیِ مترتب بر آن تطبیق داده شد تا الگوی تطبیقی خاص مدیریت اسلامی به دست آید. در طول مراحل تحقیق ابتدا پارادایم های فلسفی مدیریت مدرن از درون منابع بین المللی استخراج و دسته بندی شد.یافته های این دسته بندی نشان می دهد که پیش فرض های پارادایمی هستی شناختی[1] و معرفت شناختی[2] به طور مشترک در بیشتر مکاتب مدیریت وجود دارد و مبنای تفکیک مکاتب مختلف مدیریتی از یکدیگر می باشد. همچنین، این دسته بندی سیستماتیک می تواند به استخراج یک الگوی جامع جهانی برای تولید پارادایم مدیریت بینجامد.روش تحقیق در پژوهش پیش رو از نوع تطبیقی است. مطالعه تطبیقی درحقیقت نوعی روش بررسی است که پدیده ها را در کنار هم قرار می دهد و به منظور احصاء نقاط افتراق و تشابه، آنها را تحلیل می کند. براساس این، به طور تطبیقی مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی اسلامی در الگوی پارادایمی قرار داده شد و الگوی پارادایمی خاص مدیریت اسلامی استخراج گردید. این الگو مبتنی بر هستی شناختی خلقی−ربوبی و معرفت شناختی الهی−تئوئیستی شکل می گیرد.