مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقاشی چینی


۲.

هنر نگارگری و نقاشی دوره آل جلایر و تأثیر آن بر شکل گیری مکتب نگارگری هرات دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرات تیموریان نگارگری نقاشی چینی آل جلایر سلطان احمد سلطان اویس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تیموری فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی دوره فترت فرهنگی
تعداد بازدید : ۲۴۶۹ تعداد دانلود : ۲۲۴۱
هنر نگارگری و نقاشی دوره آل جلایر را بایستی در تداوم سبک رایج دوره ایلخانی(مکتب تبریز) مورد بررسی قرار داد. مهمترین تأثیری که از دوره ایلخانی به جا ماند و در دوره آل جلایرصیقل داده شد؛ سبک هنر نقاشی چینی بود. در این مقاله بر آنیم با روش تاریخی و رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی هنر نگارگری و نقاشی این دوره و سهم آن در شکل گیری مکتب نگارگری هرات دوره تیموریان بپردازیم. یافته ها حاکی از آن است که سلاطین جلایری به ویژه سلطان اویس و فرزندش سلطان احمد با وجود آشوب های سیاسی در تاسیس کارگاه های هنری و حمایت از هنرمندان نقش عمده ای در تحول هنر نقاشی این دوره داشته اند؛ سبک هنر نقاشی چینی نیز در این زمان به ویژه در آثار مکتب بغداد تعدیل شده و رنگ و بوی ایرانی به خود گرفته بود و دیگر اینکه هنرمندان عصر جلایری و شاگردان شان با انتقال به مراکز هنری عصر تیموری سهم عمده ای در شکل گیری مکتب نگارگری هرات دوره تیموریان داشته اند.
۳.

مطالعه تأثیر متقابل نقاشی ایران و چین در سده های هفتم و هشتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نگارگری نقاشی چینی مکتب ایلخانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۲۲۴
پس از نخستین و دومین یورش مغولها قرن هفتم و استقرار حکومت ایلخانی در سرزمین ایران، از تأثیرپذیرفتن هنرنگارگری ایرانی هنر نگارگری چین سخنگفتهمیشود. در این واقعیت که مغولان پیشینه فرهنگی– هنری قابل توجهی نداشته و همواره وامدار هنر چین بودهاند، تردیدی نیست. لیکن در اینباره که نگارگران چینی با چه کیفیتی و تا چه اندازه بر اندیشه نقاشان ایرانی تأثیرگذاشتهاند، کمتر سخنی راندهشدهاست. ازسوی دیگر، سلیقه فرمانروایان پیروز مغول با شکلگیری حکومت و استقرار دولت مرکزی آنها بهمرور اصلاحشد و بهبیان دیگر، دچار تغییر و استحالهگردید. از این دیدگاه، پاسخگویی به پرسشهایی چند ضرورتدارد. نخست اینکه، نقاشی چینیِ همزمان با دوره مغولان از چه ویژگیهایی برخورداربودهاست. دیگر آنکه، عناصر نقاشی چینی و ظاهرشده درنقاشیهای ایرانی خود، ازکجا آمدهاند. از این رهگذر بهتر میتوان تأثیرات هنر چینی را در نگارگری دوران ایلخانی، تحلیلکرد. روش بهکارگرفته شده در این تحقیق، تطبیقی و مبتنیبر نگاهی تحلیلی-توصیفی است. ازینرو، در این مقاله تلاش برآن بوده تا ضمن برشمردن ویژگیهای آثار نقاشی چینی همعصر و کمی پیشتر از ایلخانان، نوع و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری نگارگری چینی و ایرانی با بیان نمونه هایی از نسخه های منسوب به مکتب تبریز، تحلیل و ارزیابیشوند. نمونه های گزینششده نظر از نسخه های خطیای همچون شاهنامه ابوسعیدی، جامعالتواریخ خواجه رشیدالدین فضلالله، منافع الحیوان ابن بختیشوع و کلیله و دمنه نصرالله منشی است. تمامی این نسخه ها در دوران ایلخانی مصورشدهاند. فزونبراینها در پژوهش حاضر، بر نمونه هایی از آثار هنرمندان چینی دوره سونگ و یوان، سده های یازدهم و دوازدهم میلادی چین همچون کائوکومینگ، لی تانگ، چاوپوچو و دیگران، گذریخواهدشد. دستاورد بررسیهای انجامشده نشانگر آن است که نقاشی ایرانی بههمان اندازه که از هنر چینی تأثیرپذیرفته، بر آن نیز تأثیرگذاردهاست.