مطالب مرتبط با کلیدواژه

آموزش مهارت ها


۱.

اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی (مبتنی بر آموزش مهارت ها) بر پرخاشگری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری نوجوانان رفتار درمانی دیالکتیکی آموزش مهارت ها

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
تعداد بازدید : ۱۴۳۹ تعداد دانلود : ۷۴۱
مقدمه: با توجه به اینکه پرخاشگری پیامدهای زیانباری برای نوجوان و اطرافیان آنها دارد، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی (مبتنی بر آموزش مهارت ها) بر پرخاشگری نوجوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل می باشد. نمونه آماری شامل 24 نوجوان پرخاشگر (با توجه به نمره حاصله از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری ) بودند که از بین مدارس شبانه روزی انتخاب شدند و پس از موافقت با شرکت در پژوهش، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری بوده. معیار ورود به پژوهش، کسب نمره یک انحراف استاندارد بالای میانگین در این مقیاس بود. روش درمانی پژوهش، شامل هشت جلسه درمانی بر اساس دستورالعمل اجرایی میلر و همکاران بود. یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، رفتار درمانی دیالکتیک باعث کاهش پرخاشگری نوجوانان گردید. در بررسی ابعاد پرخاشگری شامل رفتاری(فیزیکی و کلامی )، شناختی و هیجانی بر اساس آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری، آثار بین آزمودنی های فقط بعد هیجانی پرخاشگری به سطح معنا داری آماری رسید. نتیجه گیری: رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی مبتنی بر آموزش مهارت ها، از طریق اثرگذاری بر بعد هیجانی پرخاشگری باعث بهبودی پرخاشگری نوجوانان می گردد. با وجود این، رفتار درمانی دیالکتیک گروهی طی یک دوره درمانی 8 جلسه ای برای کاهش ابعاد رفتاری و شناختی پرخاشگری نوجوانان کافی نیست. این امر لزوم یک مداخله جامع تر برای کاهش دو بعد دیگر را یادآور می سازد.
۲.

مفهوم پردازی بهبود رفتار کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه رازی با تأکید بر توسعه آموزش کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار کارآفرینانه آموزش مهارت ها نگرش کارآفرینانه توسعه آموزش کارآفرینی الگوسازی کارآفرینانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
مقدمه: رفتار کارآفرینانه یکی از عوامل مهم در دستیابی به توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی است که می تواند با ایجاد شغل، تقویت نوآوری و بهبود سطح اقتصادی جامعه، تأثیر قابل توجهی بر پیشرفت کشورها داشته باشد. در این میان، آموزش کارآفرینی یکی از ابزارهای مؤثر برای ایجاد و تقویت این رفتار است. این نوع آموزش می تواند با تأثیرگذاری بر نگرش افراد، افزایش مهارت های عملی و ایجاد انگیزه، نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای کارآفرینانه ایفا کند. بااین حال، علی رغم تأکیدات نظری بر اهمیت آموزش کارآفرینی، در عمل، شکاف هایی در تدوین مدل های جامع و کاربردی برای ارتقای رفتار کارآفرینانه دانشجویان مشاهده می شود. بر این اساس هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جامع برای بهبود رفتار کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه رازی با تأکید بر توسعه آموزش کارآفرینی است. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) انجام شد. در مرحله کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 15 نفر از اساتید دانشگاه رازی انجام شد. این مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی و کدگذاری شدند. فرایند مصاحبه تا زمان اشباع نظری ادامه یافت. در مرحله کمی، پرسشنامه ای بر اساس یافته های کیفی طراحی و بین 374 دانشجو توزیع گردید. نمونه ها به روش تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کیفی نشان داد که ده عامل اصلی بر رفتار کارآفرینانه تأثیرگذار هستند: 1) بهبود زیرساخت های آموزشی و ارتباطی، 2) آموزش خصوصیات روان شناختی، 3) بهره گیری از تجارب، 4) تغییر نگرش نسبت به رفتار کارآفرینانه، 5) آموزش مهارت ها، 6) آموزش بهبود رفتاری، 7) الگوسازی، 8) بهبود قصد کارآفرینانه، 9) راهبردهای آموزشی و 10) انگیزه دهی به دانشجویان. تحلیل کمی نیز نشان داد که این عوامل با ضرایب بار عاملی معنادار (بین 53/0 تا 82/0) در مدل نهایی تأثیرگذار هستند. در این میان، تغییر نگرش نسبت به رفتار کارآفرینانه (بار عاملی 82/0)، بهبود قصد کارآفرینانه (76/0) و آموزش مهارت ها (69/0) بیشترین تأثیر را داشتند. نتیجه گیری/ دستاوردها: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جامع برای بهبود رفتار کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه رازی انجام شد و نتایج نشان داد که آموزش کارآفرینی از طریق عوامل مختلفی در شکل گیری و تقویت رفتارهای کارآفرینانه نقش ایفا می کند. از منظر نظری، این پژوهش مدلی مفهومی برای بهبود رفتار کارآفرینانه دانشجویان ارائه می دهد که می تواند به عنوان یک چارچوب مرجع در مطالعات آتی برای توسعه رفتارهای کارآفرینانه مورد استفاده قرار گیرد. از نظر عملی، یافته های این پژوهش می تواند به سیاست گذاران و دانشگاه ها در طراحی برنامه های آموزشی کارآفرینی کمک کند. در این راستا پیشنهاد می شود دانشگاه ها با تقویت زیرساخت های آموزشی و ارتباطی، ایجاد فرصت های تعامل با کارآفرینان موفق و ارائه دوره های عملی و مهارت محور، به ارتقای رفتار کارآفرینانه در دانشجویان بپردازند. همچنین، مدیران آموزشی باید استراتژی هایی را اتخاذ کنند که انگیزه دانشجویان را برای ورود به حوزه کارآفرینی افزایش دهند و آنان را به سوی انتخاب این مسیر شغلی هدایت کنند.