مطالب مرتبط با کلیدواژه

تیمور


۲۱.

تحلیل گفتمان قدرت از منظر نشانه شناسی اجتماعی در شاهنامه ی بایسنقری (مطالعه موردی دو نگاره پادشاهی جمشید و بر تخت نشستن لهراسب)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه ی بایسنقری تیمور دوران تیموری مشروعیت گفتمان قدرت نشانه شناسی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۰
در سنت طولانی کتاب آرایی ایران، شاید هیچ اثری به اندازه ی شاهنامه ی فردوسی مصور نگردیده باشد. نوشتار پیش رو، تلاش دارد تا با مطالعه ی دو نگاره از شاهنامه ی بایسنقری، مشخص کند این اثر ادبی تا چه اندازه ابزار مناسبی جهت مشروعیت بخشیدن به گفتمان مسلط دربار بوده است. بنابراین، تلاش شده با اتکاء به آرای میشل فوکو در نظریه ی گفتمان و با مطالعه ی بافتار و بستر سیاسی و اجتماعی دوره ی تیموری، مشخص شود چگونه از میان صدها داستان در شاهنامه، گزینش داستانی مشخص، می توانسته در جهت همراهی با گفتمان قدرت، کارکردی اساسی ایفا کند. نتایج این تحقیق که به روش تاریخی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که نگارگر درباری، با یافتن مشابهت هایی در تاریخچه ی تیموریان با داستان های شاهنامه، تیمور -پادشاه غیرایرانی- را به صورت استعاری، جایگزین پادشاهان اسطوره ای ایرانی کرده است. این مطالعه، با بهره گرفتن از رویکرد نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیوون، نشان می دهد انتخاب صحنه ها و چینش عناصر، گزینشی جهت دار بوده است و عناصر بصری به نوعی سازمان دهی شده اند که مخاطب، پادشاه را به عنوان دال مرکزی و بقیه ی عناصر تصویر را با توجه به موقعیت شان نسبت به این دال، حائز معنا و اهمیت می یابد. این تحقیق نشان می دهد گزینش صحنه و ساختار فرمی اثر، می توانند در تعاملات میان مخاطب و تصویر و معنای دریافتی حاصل از آن نزد بیننده بسیار تأثیرگذار باشند.
۲۲.

جستاری در علل گرایش های شیعی حکومتگران تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۴۴
سیر تدریجی تحولاتی که در حوزه مذهب پس از فروپاشی خلافت بغداد رخ داد، سرزمین های اسلامی را با رویکردهای جدید در این حوزه مواجه ساخت که حاصل آن رشد نحله های فکری و مذاهبی بود که سیاست را شدیداً تحت تأثیر قرار داد و سیاستمداران را وادار کرد، رویکرد های مذهبی خود را با این تغییرات همسو کنند. در این میان تشیع توانسته بود، به دلیل مقتضیات زمان و همگامی و همسویی با تصوف، نفوذ زیادی در میان مردمان مأیوس و ستمدیده یابد و به این جهت جایگاهی با عنوان یکی از اعتقادات مسلط، در میانه قرن هشتم تا دهم هجری (چهاردهم تا شانزدهم میلادی) یافت و موجب گردید حکومتگران از جمله تیموریان مؤلفه های آن را در رفتارهای سیاسی خود در جهت حفظ منافع مد نظر داشته باشند. این پژوهش جستاری توصیفی تحلیلی در تبیین رفتا رهای سرآمدان حکومتگر تیموری نسبت به مذهب تشیع است. با عنایت به عملکرد حکومتگران تیموری نسبت به مذاهب مسلط این دوره می توان به چگونگی بهره گیری آنان از این عنصر در جهت به دست آوردن مقبولیت دست یافت و علاوه بر آن، چگونگی فراهم آمدن بستر اجتماعی تسلط سیاسی مذهب شیعه را در قرن دهم/شانزدهم تبیین کرد. 
۲۳.

بررسی یک نمونه از روایت گری در تاریخ موسیقی ایران (مطالعه ی موردی: اعدام استادان موسیقی دربارِ امیرانشاه و فرار عبدالقادر مراغی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت گری در تاریخ تیمور میرانشاه دار زدن استادان موسیقی عبدالقادر مراغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۶
موضوع این مقاله بررسی روایت های واقعه ای در موسیقی دوران تیموری است. روایت گری یکی از مباحث مهم در علم و فلسفه تاریخ است. در روایت گری نوع و مؤلفه های آن اهمیت دارد. در منابع تاریخی روایت های متعددی از وقایع مرتبط با موسیقی می توان مشاهده کرد. یکی از این وقایع به مجازات و فرار استادان موسیقی دربار امیرانشاه (پسر سوم تیمور) مرتبط می شود که روایت های گوناگونی پیرامون آن مطرح شده است. هدف از این مقاله بررسی تنوع روایت ها و درک نسبی واقعه مذکور است. روش تحقیق مبتنی بر مقایسه تحلیلی روایت ها است. سوء رفتار امیرانشاه و مقصر جلوه دادن استادان موسیقی دو جنبه مهم این روایت ها است. در کُل دو گروه روایت وجود دارد که در روایت های گروه نخست به مجازات استادان موسیقی برمی گردد و در گروه دوّم روایت ها بیشتر تأکید بر فرار و نجات عبدالقادر مراغی است. مهم ترین نتایج عبارتند از: تیمور برای توجیه سوء رفتار امیرانشاه استادان موسیقی را مقصر جلوه داده است. در روایت های نخست سخنی از عبدالقادر نیست. در راویت های گروه دوم نوعی خلط میان واقعه مجازات استادان و فرار عبدالقادر مشاهده می شود. فرار عبدالقادر از روی احتیاط بوده، در زمان مقتضی به دربار برگشته، با توسل به آیه ای از قرآن خود را از خطر احتمالی رهایی بخشده است.
۲۴.

مقایسه تطبیقی اقدامات دوگانه تیمور و شاهرخ در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تیمور شاهرخ خراسان ماوراءالنهر بررسی تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۹۷
خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دوره ی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دوره ی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گسترده ای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار آمدن شاهرخ، رونق و آبادانی تا حد زیادی به خراسان بازگشت و این مناطق از زیر فشار دوره ی تیموری بیرون آمد. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای قصد دارد عملکرد تیمور و شاهرخ در خراسان را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از این است که تیمور با توجه به منافع خود و تعلق خاطری که به آبادی پایتختش- سمرقند- داشت، تلاش نمود منابع اقتصادی و ظرفیت های انسانی و فرهنگی مناطق مفتوحه به ویژه خراسان را صرف رونق و شکوفایی ماوراءالنهر نماید. نگاه تبعیض آمیز تیمور به خراسان، باعث ایجاد نابسامانی در این ولایت و تکرار بلایی شد که پیش تر مغولان بر سر خراسان آوردند. در مقابل، شاهرخ به عللی چون دلبستگی به خراسان، تکیه بر دیوانسالاران ایرانی و تعلق خاطر به قوانین اسلامی، تلاش قابل توجهی برای آبادانی خراسان به کار گرفت.