مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکردهای برنامه درسی


۱.

رویکردهای برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی: مزایا و معایب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزان کم توان ذهنی رویکردهای برنامه درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۴ تعداد دانلود : ۸۸۰
هدف از این مقاله، مرور تحول رویکردهای برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی یا به عبارت دیگر ناتوان هوشی در سطح جهانی است. از آنجایی که محتوای برنامه درسی و چگونگی ارائه آن یکی از راه های بهبود آموزش و پرورش دانش آموزان کم توان ذهنی است، همگامی با تحول رویکردهای برنامه درسی در سطح جهانی بسیار ضروری است. در واقع کشورهای پیشرفته دنیا با تغییر رویکردهای خود در برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی به دنبال راه های بهتر، جهت آماده سازی آن ها برای زندگی مستقل در محیط های با کم ترین محدودیت هستند. در این مقاله رویکردهای برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی و مزایا و معایب هر رویکرد مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این پژوهش مروری نشان داد که جدیدترین رویکرد در برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی ، رویکرد دسترسی به برنامه درسی عمومی است که اتخاذ این رویکرد با فراهم کردن شرایط و امکانات و تمهیدات لازم برای اجرای آن به بهترین شکل، دانش آموزان کم توان ذهنی را برای زندگی مستقل در محیط های با کم ترین محدودیت آماده می کند.
۲.

برنامه درسی و هویت بین المللی آن

نویسنده:
تعداد بازدید : ۸۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۴۶
برنامه درسی قلب نظام تعلیم و تربیت و ابزاری در جهت تحقق اهداف تعلیم و تربیت است. برنامه درسی به عنوان یکی از حوزه های بحث بر انگیز در سال 1918 به وسیله فرانکلین بوبیت با انتشار کتابی تحت عنوان برنامه درسی هویت یافت. این حوزه تخصصی نسبتا جوان از دهه های اغازین بیستم تا کنون در مسیر رشد و توسعه ای شتابان قرار گرفته است. رویکردها معاصر چالشهای جدیدی را جهت فهم افرینی و توسعه بسترهای فهم برنامه درسی ایجاد کرده اند و با عث بوجود امدن هویت های جدیدی در برنامه درسی شده اندکه هرکدام مبحثی نوین در برنامه درسی را باعث شده اندکه این محورها عبارتند از هویت سیاسی / انتقادی، هویت فمینیستی، هویت اتوبیوگرافیکال، هویت زیبایی شناختی/ هنری، هویت بین المللی، هویت پدیدارشناختی، هویت پست مدرن / پساساختارگرایی. مقاله حاضر به بیان هویت بین المللی برنامه درسی می پردازد تا زمینه ای جهت تامل و اندیشه ورزی در مواجهه با هویت های نوین برنامه درسی فراهم اورد.
۳.

تأثیر انگیزش فردی و سرمایه ی اجتماعی معلمان بر تمایل آن ها برای اشتراک گذاری دانش ضمنی و آشکار

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی اساتید رویکردهای برنامه درسی راهبردهای برنامه درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۰۲
امروزه به دلیل اهمیت دانش در دنیای رقابتی، شناخت نحوه ی بهبود و توسعه ی اشتراک گذاری دانش کارکنان به یک امر حیاتی تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر انگیزش فردی و سرمایه ی اجتماعی معلمان بر تمایل آن ها برای به اشتراک گذاشتن دانش ضمنی و آشکار صورت گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و به طور خاص از نوع الگویابی علّی است. جامعه ی آمار را تمامی معلمان مدارس راهنمایی دولتی شهر ایلام تشکیل داده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و به کمک جدول کرجسی و مورگان (1970) تعداد 225 معلم به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند که در نهایت 180 پرسشنامه به صورت کامل عودت داده شد. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه ی استاندارد تمایل کارکنان به اشتراک گذاری دانش بوک و همکاران (2005)، پرسشنامه ی انگیزش فردی واسکو و فرج (2005)، و پرسشنامه یسرمایه ی اجتماعی معلمان چاو و چان (2008) استفاده شد. اطلاعات حاصل از آن ها در قالب یک الگوی علی با استفاده از نرم افزار SMART-PLS آزمون شد و نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی واریانس تمایل به اشتراک گذاری دانش ضمنی و صریح را به صورت معناداری تبیین می کند. نتایج همچنین نشان داد که پاداش های سازمانی بر تمایل معلمان برای اشتراک گذاری دانش ضمنی کارکنان دارای تأثیر منفی و بر تمایل آن ها برای اشتراک گذاری دانش آشکار دارای تأثیر مثبت است. در نهایت نتایج نشان داد که متغیرهای سه گانه همکاری و ارتباط متقابل، لذت و رضایت، و سرمایه ی اجتماعی در بهبود تمایل معلمان جهت اشتراک گذاری دانش آشکار و ضمنی، تأثیر معناداری دارند. به علاوه تأثیر این عوامل بر قصد به اشتراک گذاری دانش ضمنی، نسبت به دانش آشکار، بیشتر است.